معنی ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع, معنی ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع, معنی sتdx، laاla، تrgا lcbj، lmaa lcbj، bsت m/ا lcbj kjاxui، lakla، تjاxu, معنی اصطلاح ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع, معادل ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع, ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع چی میشه؟, ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع یعنی چی؟, ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع synonym, ستیز، کشاکش، تقلا کردن، کوشش کردن، دست وپا کردن منازعه، کشمکش، تنازع definition,